آچمَـــــــز

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..

شرحی ندارد حال ِ من !

یه روزایی هست که حالم خوبه اونقدری خوب که :

لبخندای کش دار رو لبمه با نفس های عمیقی که بوی شکوفه میدن ،

اما یه روزایی هم هست که یه اخم عمیق کردم و حتی میدونم که سر دردم از همین اخمس !

یه روزایی هست که با همه خوبی ، شادی ، میخندی ، میرقصی !

اما یه روزایی هم هس که می شینی کنج یه جا و هی موزیک های غمگین گوش میدی !

یه روزای هس که لباسای خوشرنگ می پوشی و میری پیاده روی ،

یه روزایی هم هست که کفش و ساعت و کوله ی پسرانه ت رو برمیدای و

کلاهه سویشرتتُ میکشی رو سرت و قدمات ُ تند تر بر میداری !

یه روزایی هس که مبتلا به روزهای اولی ، و روزهایی هم هس که دچار روزهای دوم ...

یه مدت ِ روی روزهای نوع اولی رو ندیدم ...

{ یه مدت به اندازه ی 283 روز ! }

 

+ یکی میگفت : به دنیا نباز ... دنیاتُ بساز !

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


قـــآصدک ، هــآن ؟!

چه سخت است بی خبری

و چه سخت است

اینکه هر روز منتظر بنشینی لب پنجره

اما دریغ از یک قـــآصد؛

یک قـــآصدک

که خبری از تو با خود آورده باشد ...

من همچنان منتظرم

نه منتظر قـــآصد و قـــآصدک!

منتظر تویی که میدانم روزی خواهی آمد *:)

 

+ ﮔﻮﺵ ﺭﺍﺳﺘﻢ ﺳﻮﺕ ﻣﯽ‌ﮐِﺸﺪ، ﺣﺘﻤً ا ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ‌ﺯﻧﯽ ...

ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﺧﻮﺵ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ،

ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ ...

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


من یک غافلم؛ شما چه طور ؟!

این روزها بیشتر از این چیزی که سخت ما را به خودش مشغول کرده ؛ گمراه کننده ست.

آن قدر که گذر این روزها و تقویم به ما بفهمانَد که دو تا سی و یک روز از 93 هم گذشت .

آن قدر غفلت را خوب به ما می خورانَد که غافل می شویم از همه چیز؛

از دوستی ها و عمر گرفته تا بوئیدن و عکس گرفتن از پروانه ای که روی گل بهار را نقش زده ،

غفلت خوب نیست.

باید به تقویم جیبی ام وفادارتر شوم.

بیائید حتی از نوشته هایمان غافل نباشیم ،

از نوشتن ِ نوشته هایی که جهت می دهیم به افکار دیگران با قلم زدنش..!

+ دلیل نوشت : شاید باورتان نشود ؛ نه این که وقت نوشتن ندارم ، غافلم! کمی غافل!

+برهآن خلف نوشت : اول خرداد ؛ بدان که دوستت ندارم ماهِ دهشتناک بهار !

 

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


کشف ِ احسآس !

 
مدفونم ،

در زیر ِ خروارها احساس ِ متناقض !

باستان شناسی می باید ،

حفر کن مرا !

تیشه برندار که با ضربه ای می شکند ...

می بینی !؟

عمق ِ احساس ِ من ،

چیزی نیست که هر غارتگری به آن دستبرد بزند .

جایش امن است ،

کشفش کنی ،

بزرگترین کشف ِ تاریخ لقبت می دهم ، باستان شناس ِ من !         

 

what's the largest your discover in life :

 for me : feels love aboyt him

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


وقتی مهلا اولین بار ، شیمی می خوآند!

 

بعضی آدما رو باید حل کرد و یه محلول ازشون ساخت و ریخت تو یه ارلن !

بعد با یه اسید ِ قوی با ph هفت که تو بورت ریختی ، تیترشون کنی ،

بعد محلول تیتر شده شو بریزی تو قیف بوخنر و بعد بلورهای ِ خالصشو بذاری تو آون کاملا خشک شه ،

یه بلور تخلیص شده و صاف ...

گاهی وقتا هم باید یه حلقه اپوکسید بکشی دور خودت ،

خسیس شی الکتروناتو به کسی ندی ، رزونانسو هم تعطیل کنی ،

اوربیتالاتو هم اگه خالین به مولکول دیگه ای ندی تا پیوند داتیو بده ،نه به قانون اکتت برسی ،نه آلکیلاسیون نه تراکم کربونیل ،

تحت هیچ شرایطی و دمایی و با هیچ کاتالیزوری واکنش ندی تا یه شیمیست دلش بخواد اون مولکولو از روی زمین محو کنه!

 

+اینا نتیجه ی خوندن چند تا کتاب شیمی از نوع تجزیه و ... این حرفاست*:)

شیمیستا می تونن تجزیه تون کنن در مواجهه با ما خیلی مواظب خودتون باشین ! خخخخ

شیمیست وار زندگی کنین ، مولکولهای ِ ذهنتون مستدآم*:)

 

00709929732120314075.jpg

 

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


مــَــــــن

 

گاهی اندیشه می کنم ،

کاش حروف ِ برعکسی بودم ،

شبیه حروف ِ روی آمبولانس !

تا هنگامی که هیاهوی ِ زندگی ،

آژیر کشان ، از تو سبقت می گیرد ،

از حرکت بایستی .

به پشت سرت نگاه کنی ...

و مرا در کنار هم بچینی ،

با آینه ی ِ محدّب ِ نگآهت !

کاش ...

+ مدیون ِ مهلایید اگه فکر کنید این رو وقتی خآنم فیزیک داشت درباره ی ِ آیینه محدب میگفت رو کاغذ حک کرد!!

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


هیچ جا ؛هیچ چیز ،هیچ کس !

 

احسآسی که در هیچ جآ نمی گنجد !

نه در چمدآن ِ دوست دآشتنش !

نه تالیف ِ کتآبی !

نه آلبوم ِ عکسی !

انگار نمی آید و هم می آید ! این دور و بر انگار که کم می آید !

او عابر و من پیاده رو  !  آه چقدر از حاشیه رفتنش خوشم می آید !    

 

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


حرّاج ...

 
تمنّای ِ نگآهی را دید !

دلش را ،

در روزبازاری به حراج گذاشت ...

 

*اگه یه بو بودین ؟! من بوی ِ دیوارهآی ِ کآهگلی ِ روستایی نم زده از بآرون *:)

+ هرچی نگاه می کنم نمی دونم چه جوری25 اصله نهال

تو باغچه حیاطمون کاشتم امسال ! خدا کنه شکوفه بده لااقل!

 شیمیست نوشت : شیمی سلامی عاشقانه می کنه بهم ! جواب سلامم واجب ِ !

معما نوشت : هر کی گفت چرا 25 تا نهآل ؟!  یه جآیزه پیش من داره *:)

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


خواب و رویا !

 

آسمانی ست رو به چشمانم ،

فتح ِ قلّه ی ِ قاف ِ عشق !

ای تعبیر  ِ خوابهای ِ نیامده ،

در بی وزنی ِ  این روزها ،

ترازوی ِ دلم ، به نفع ِ تو سنگینی می کند !      

*پآورقی نوشت : بداهه بود و بدون هیچ تصحیحی !

دلم نیومد بخوابم و طلوع خورشید رو برپهنه ی آسمون نبینم .

 

+این روزا تو خیابون مردم به تکاپو افتادن ،

یا من خیلی بی حوصله ام یا مردم خیلی خوشحال!

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


روزهآ بدون ِ تو :

 

دیروز را ، زیر ِچکمه های ِ استعمار ، لگد مال کردم .

دریغا که

فردایم ،

بذر ِ امروزها و دیروزها بود ...

 * دلیل نوشت : تو نه در دیروزی ، و نه در فردایی ! ظرف امروز ، پر از نبودنِ توست ...                    

http://s2.picofile.com/file/7958266983/05251_1.jpg

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


صآحبخآنه :

 
قــــآصدک ،  بر روی شانه اش نشست ،

پلکِ احساس ، می پرد !

هوایِ مهمان دارد این دل ،

بیا ...

*دلیل نوشت : من بازگشتم از راه! جانم همه امید! قلبم همه تپش .        

امروز رسیدم چند روز زودتر ،لیکن فرش قرمز پهن کنید و اسپند دود کنید

که من ، قدم به مُلکِ کلبه ام گذاشتم!خوش آمدم بعله!

http://s3.picofile.com/file/7958267525/201210086_3.jpg

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


ســـ✖ـــرآب

 

پیاله پیاله ، عشق بر آسمان ِ خیال پاشید !

ستاره های  ِ آرزو ، چشمک زدند !

چشمانش رابست ،

ستاره ی ِ دنباله دار ،

آرزوی ِ او را جا گذاشت ...

*دلیل نوشت : همین دیشب یک ستاره داشت گولم می زد !    

http://s4.picofile.com/file/7932787311/11255QJ7_5.jpg

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


انقلاب ِ دل :

 

 من خشکیده ام ،

در کودتای ِ سهمگین ِ کلمات ...

در انقراض ِ مشتهای ِ آزادی ِ دل !

جا مانده است بلوغ ،

پشت ِ دروازه ی ِ ادراک ها .  

* دلیل نوشت : سبز می زند دریچه ! سبز می زند نگاه !

زیر ِ پلک ِ من کبوتری ست در هوای ِ پرزدن  !  

 

+سرتون به سنگ روزگار خورده تا حالا !؟اصولا عبرت می گیرین !؟

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


می گردم شاید بود !

 

گمشده ،

در پشت ِ خمیازه های ِ ممتد ِ فراموشی !

پیدا می کنم عشق را ،

در پشت ِ الماس ِ نگاه ،

یا تیرگی ِ شبق گونه ی ِ چهره اش ...

 

عکس های عاشقانه و احساسی با موضوع قلب 92

 

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


صدایِ پای ِ بارآن

 

قطره های باران ،

سمفونی ِ شستن ِ ذهن ِ باغچه ست در خروش ِناودان ها !

فردا ،

تولّد غنچه ای دیگر ...

*دلیل نوشت : شیشه ی پنجره را باران شست از دلِ من اما

چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟!

http://s2.picofile.com/file/7937794294/b14.jpg

خود درگیری داشتین تا حالا !؟

امروز بوی بنزآلدهید واتر با دستانِ مهلا گره خورده و به هیچ وجه قصد رفتن ندارن !

 

دلتنگ نوشت : ملیکآی ِ عزیز ِ من ، حرم ِ و آرزومند ِ آرزوهاتون *:)

ملیکآ زودی بیآ دیگه  ! خو دلم تنگ شده برات*:)

http://s4.picofile.com/file/7937780642/15.png

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


دعوت !

 

چشمآنی که دروغ را اجآبت کرد ،

به دعوت ِ صآعقه ،

به مهمآنی ِ تردید ،

ایمآن بیاور ...

 

تماشای تو عین آرامشه ... تو زیبا ترین آرزوی منی ...

این خواجه امیری و پاشآیی معجزه می کنن با صداشون *:)

http://s4.picofile.com/file/7872232361/sweetie_awesome_bow_bride_Favim_com_487896.jpg

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


 

گم شدم ، 

در بحبوحه ی ِ تعارف ِ نشستن ِ هجای ِ مصوّت ، بر سر ِصامت ها

فرقی ندارد ،

دَرد را ، دُرد بخوانی باز هم درد دارد !

من از واژه ی زندگی ،

در تکرّر الفبای نیست و نشد ، می ترسم  ...           


مسکّن لطفا!

هرچه قدر پاییز زیر بآرون ، سرما نخوردم ، سرماخوردگی ِ زمستونی داره بهم سلام می کنه !

+دیشب زهرا خواب ِ خیلی خوبی دیده ،خیلی خوب ...

http://s5.picofile.com/file/8113859300/111Fa452_4.jpg

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


نوری که تو باشی :

 

دستی بر گیسویِ آشفته ی ِشبم بکش ،

شاید از دامن ِ ماه ،

ستاره ی ِ نگاهی،

بر بام ِ دلم،

سقوط کند ...

*به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده ی شب می کشم !

http://s2.picofile.com/file/7958272789/04297_2.jpg

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


هرچی آرزوی ِ خوبه مال ِ تو .

 

دنیای آدما گاهی به فراخور حال و احوالاتشون خیلی خیلی بزرگ میشه و

گاهی خیلی کوچیک ، طوری که هروقت به دنیای کوچکت فکر می کنی ،

احساسی شبیه له شدن بین خواسته هات بهت دست می ده ،

من دارم ، دست و پنجه میزنم توی ِ این دنیا برای به دست آوردنش !

اندر احوالات من این روزها دنیام خیلی کوچیک شده ،

 تمآم ِدنیآم شده یه نفر ... حس خوبی نیست اما:

به آدم جرات مقابله با واقعیت رو می ده و این که آدم برای رسیدن به خواسته هاش باید تلاش کنه ،

اگر به خواسته ای نرسیدیم اولین مقصرخودمونیم !

خدآیا هر تنبیهی لازم باشه ، مهم نیست فقط فرفره مو باشه *:) ...

همه اینا مقدمه این بود :

تو این شب هآ ، آرزومند ِ  یگآنه آرزویِ نآرنجی ِ مهلا هم باشین *:)

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


دلتنگ ِ ملیکآ نوشت .

 

چشمان ِ متورّم ِ آسمان ،

می شوید ذهن ِ باروت گرفته ی ِ زمین را !

امّا :

عطسه ی ِ درختان در تن ِتب گرفته ی ِ روز ،

باز می گوید :

زمین آلرژی مزمن گرفته ! 

 

* من نوشت : زمین آلزایمر گرفته انگار!

دلتنگ نوشت : ملیکآی ِ عزیزم ، الان مشهدی ، امیدوارم بهت خوش بگذره اما :

بی معرفت ، دل ِ من که برآت یه ذره شده رو چه جوری راضی کنم ، دوریت رو تحمل کنه ؟!

زودی بیا دیگه *:)

 

 

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


ت مثل ِ تو فرفه مو ! خخخخ

 

وقتی تعادل زندگیت به هم می خوره ،

خودت میزان ph زندگیت را تعیین کن ،

گاهی اسید، گاهی باز، گاهی خنثی!

+ دلیل نوشت : لبخند تو ، تعادل تمام شهر را به هم می زند! تو بخند ، من شهر را دوباره می سازم ...

بعضی آدما حتی یک ثانیه بعدشون رو نمیشه پیش بینی کرد بس متغیرن! چرا اونوقت ؟!

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


کــــآل !

 

 

میوه ی ِ کالِ احساس ،

 

به تکلیف می رسد ،

 

در پس نگاه ِ مومنانه اش !

 

 

"خوشبختی یعنی دیدن چیزای کوچیک "

داشتم به ریزه خوشبختی هام تو روزای نه چندان پربار زندگی فکر می کردم،

گاهی فکر کردن به این تکه خوشبختی ها،سختی ها رو کمرنگ می کنه ...          

ریزه خوشبختیهای امروز من : ظهر دیدمش و یه ربع ِ نگاهی کرد ، گل های ِ قلمه زده ام ریشه کردن ،

چندتا اتفاق کوچولو اما خوب افتاده ، یه نی نی 17 روزه رو بغل گرفتم و ...

به همین سادگی امروز من شد نآرنــــــــــجی *:)

 همه شایعات ُ تکذیب می کنم از همین حالا !

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


دیدگآه ِ زندگی .

 

سكوت ِ ‏ آب،

می تواند :

خشكى ‏باشد و فرياد عطش !

سكوت‏ ِ گندم،

می تواند :

گرسن‏گى ‏باشد و غريو پيروز مندانه‏ ى قحط !

همچنان كه ‏سكوت ِ ‏آفتاب،

ظلمات ‏است!

اما سكوت ِ ‏آدمى فقدان‏ جهان ‏و خداست ...

فریـآد را ، تصوير كن!     

 

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


دایره المعارف ناقص ...

 

کلمات ِ نوشته های ِ من ، دو دسته اند: با تو یا بی تو  ...

بی "تو "

واژگانم یتیم شدند ...

 

+یه روز متوسط نه خوب نه بد! از حد واسط بودن بدم میاد یا واکنش پذیر یا منفعل!

دوباره والیبــــــــــــآل برد ، تبریک *:)

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


مهمان ِ ناخوانده !

 

ناخوانده ، مهمان می شوم

چشمانت را ...

 دلیل نوشت : پلک ِ دلم می پرد ...

 

اگه جوهر خودکارتون اندازه ی یک جمله داشت چی می نوشتین ؟!

یک اتفاق نآرنـــــــجی : مطمئنم امروز خوشحالی مثل ِ من *:)

حالا بگو : ســـــیـــب !

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


یادم تو را نمی کند فراموش .

 

دیوار فرو ریخته ی دل را ،

طاقت نمی آید ،

بی "تو" ...

*دلیل نوشت : طاقت فرسودگی ام هیچ نیست     در پی ویران شدنی، آنی ام

 

با تجربه نوشت : خشت اول گر نهد معمار کج تا خدا هم می رود احساس کج!

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


می خوانمت.

 

یک شایعه :

تو ،

انعکاس ِ پچ پچ ِ ستارگان ، در گوش ِ مهتابی !

 

تا گلو گریه کند بغض فراهم شده است .  

خدایا ظرف تقدیر هر انسان رو آن چنان لبریز از خوبی کن که بهترینها رقم بخوره تو دفتر زندگیش ...

خداجونم یآدته گفتم بهترین رو نمی خوام ، فرفره مو رو بهم بده ؟

رو حرفم مرد و مردونه واستآدم هآ *:) ...

لطف می کنین که منو هم تو لرزش دلاتون ،از یاد نبرین.

اسم این حالم نمی دونم چیه ...

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


چهار راه من!تو!شاید او!

 

روایت یک دل ،

راویش چشمانت

یک بوق ممتد ،

پشتِ سکوت ِ تقاطع !

 *دلیل نوشت : دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی      یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

دلم،حسابی گرد و خاک گرفته ، آی وبلاگای همسایه یه خرده مانچ بپاشین،

رو بیابونای احساستون تا مهلا ریه هاش خالی از احساس نشده*:)

می خوام احساس ، نفس بکشم نه گرد و خاک *:)

 

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


آن چرم کت ، در برف آمد!

 
قند در دلِ زمین آب می شود ،

وقتی :

تکلیف برفـــــ 

امضای بودنت ِ !

 

*شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد ، یا ما پیروز میشیم یا شب بالاخره !

ذوق نوشت: نرم نرمک زمستون رخ می نماید و پآییز قصد رفتن نداره ، اینجا داره برفــــــــــ  میاد! *:)

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |


تــــقویــم ِ آشــفــتــهــ دلم !

 

دیروز با دیدنت *:)

امروز با ندیدنت *:/

فردا را باانتظار دیدنت *:P

پس فرداها را ، چه کنم ؟؟؟

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

+ نوشته شده در برچسب:سنجاق شده به : غافل از احوال دل خویشتنم !, ساعت توسط انگوشت ِ مَن |